استاندارد طلا چیست و چرا از بین رفت؛ پشتوانه طلا به چه معنایی است؟
استاندارد طلا به سیستم واحدِ پولیِ طلا نیز معروف است و در توضیح آن میتوان گفت؛ در یک سیستم پولی که پشتوانه طلا به صورت فیزیکی وجود دارد، باید برای ذخیره طلا های موجود که پشتیبان این سیستم هستند، یک ساز و کار ارزشگذاری تعیین کرد. وزن طلای پشتیبان در این سیستم ثابت است و پول رایجی که در کشورِ مورد نظر وجود دارد به صورت سکه یا اسکناس، بر اساس مقدار مشخصی از طلا محاسبه میشود. برای مثال اگر کسی مبلغ معینی اسکناس یا سکه را از یک کشور خارج کند میتواند بر اساس این استاندارد، مقدار مشخصی طلا را به عنوان جایگزین آن پول به دولت آن کشور بازگرداند. برای توضیح بیشتر باید گفت اگر بانک مرکزی و دولت ایران قیمت هر اونس طلا را صد ریال اعلام کند، ارزش ریال یکصدم یک اونس طلا خواهد بود. البته باید بدانید که امروز استانداردی به اسم طلا وجود ندارد و اکثر کشورها این سیستم پولی را کنار گذاشتهاند ولی برای درک و فهم تغییرات در بازار ارز و طلا نیاز است که با مفهوم این استاندارد آشنا شویم. در این صورت است که میتوانیم مفاهیمی مانند تورم، تغییرات نرخ ارز و افزایش یا کاهش قیمت طلا و جواهرات را درک کرده و اگر به نیت سرمایهگذاری یا حفظ ارزش دارایی اقدام به خرید طلا میکنیم، این کار را با آگاهی بیشتری انجام دهیم.
در ادامهی این مقاله بیشتر با مفهوم استاندارد در طلا و پشتوانه بودن این فلز با ارزش آشنا خواهیم شد. با جیگولد گالری همراه باشید. در ضمن در صورتی که به مباحث مربوط به طلا علاقهمند هستید، به شما پیشنهاد میکنیم مقاله طلای دست دوم چیست و هنگام خرید و فروش آن به چه نکاتی دقت کنیم را نیز مورد مطالعه قرار دهید.

انواع استاندارد طلا بر سه نوع هستند.
انواع استانداردهای طلا
انواع استاندارد طلا بر سه نوع هستند. استاندارد بر مبنای سکه، بر مبنای شمش و استاندارد بر مبنای ارز.
استاندارد بر مبنای سکه این گونه است که واحد پولی آن کشور بر اساس ارزش سکههای طلای در گردش محاسبه میشود؛ یا ارزش واحد پول معادل یک سکه طلا است. لازم به ذکر است که این بدین معنا نیست که سکههای در گردش از طلا ساخته شدهاند، بلکه یک ضمانت است که تضمین میکند ارزش سکهی در حال گردش به وسیلهی پشتوانه طلا تثبیت و تضمین میشود.
در چنین مواقعی باید از اصطلاحات «ارزش ذاتی» و «ارزش اسمی» استفاده کرد. در توضیح این دو مفهوم که در بورس اوراق بهادار و دیگر بازارهای دادوستدی نیز رواج دارد، باید گفت که ارزش اسمی به مبلغی گفته میشود که طبق یک قرارداد، روی یک شی گذاشته میشود، برای مثال همه توافق دارند که یک سکه از جنس نیکل که روی آن عدد 1000 ریال نوشته شده است، هزار ریال یا صد تومان ارزش اسمی دارد. در صورتی ارزش اسمی این سکه دارای اعتبار خواهد بود که در ازای این ارزش یک پشتوانه متناسب با آن ارزش اسمی، وجود داشته باشد. این پشتوانه به وسیله طلا فراهم میشود.
ارزش طلا هم به عنوان یک ارزش ذاتی به وسیله بازار تنظیم میشود. البته باید اشاره کرد که ارزش ذاتی هر چیزی در هنگام ارائه آن به بازار به دست میآید. چگونگی این تنظیم ارزش هم بدین صورت است: هنگامی که ذخیره طلا به شکل سکه، شمش و… به بازار عرضه میشود، ممکن است که بازار تشخیص دهد قیمتی که توسط عرضه کننده روی آن گذاشته شده است، از قیمت واقعی یا مقدار ارزش آن کمتر است، پس با افزایش معامله و خریدار مواجه شده و ارزش آن افزایش پیدا میکند تا به مقدار ارزش ذاتی خود برسد.
در حالتی دیگر اگر بازار تشخیص دهد که قیمت طلای ارائه شده به بازار، از ارزش آن بیشتر است رغبتی به خرید آن نشان نمیدهد تا قیمت آن کاهش پیدا کرده و به ارزش ذاتی خود نزدیک شود.
شمش به عنوان ذخیره طلا
استاندارد شمش طلا دیگر سیستمی است که به وسیله آن پولِ در گردشِ یک کشور را ارزشگذاری و کنترل میکنند. این روش شامل سکههای در گردش نشده و در عوض شمشها بر اساس تقاضایی که در بازار وجود دارد با قیمتی ثابت مبادله میشوند. مزیت استاندارد قرار گرفتن شمش این است که اجازه نمیدهد بانکهای مرکزی و دولتها به راحتی پول چاپ کنند و این نهادها حتماً باید قبل از چاپ پول، نسبت به تامین شمش طلا به عنوان پشتیبان اقدام کنند. با این اقدام تورم و تنزلِ قیمتِ پولِ رسمی به ندرت رخ خواهد داد. البته در مواردی هم که دولتها قصد داشته باشند اقتصاد ضعیف یا ضعیف شدهی کشور را با تزریق پول به تحرک وادارند، با مشکل تامین پشتوانه طلا به صورت شمش و در نتیجه تامین نقدینگی مواجه خواهند شد.
استاندارد طلا به صورت ارز دیگر مورد از موارد قابل ذکر استانداردهای طلا است. در این روش بانک مرکزی و دولت آن کشور نرخ ثابتی را برای یک پول خارجی که دارای پشتوانه شمش یا سکه است، اعلام میکند؛ و پشتیبانی از آن را به عنوان یک استاندارد پولی تضمین میکند.
استفاده از استاندارد ارز یک راهکار برای کشورهایی محسوب میشود که ذخیره طلا در آنها اندک است. چنین کشورهایی میتوانند ارزش پول خود را بر حسب طلا، بدون توجه به ارزش ذاتی آن در بازار کشور خودشان، تثبیت کنند.
پول بدون پشتوانه طلا
در چند دهه اخیر برخی از کشورها تصمیم گرفتند که با توجه به محدود بودن منابع طلا و تغییرات در ذخایر طلای کشورها، پولِ بدون پشتوانه چاپ کنند. در این روش، ارزش یک واحدِ پول، بر اساس طلا، یک کالای خاص یا چیزهایی دیگر سنجیده نمیشود؛ بلکه ارزش این واحدِ پولی نسبت به سایر واحدهای پولِ موجود در بازار ارز نوسان خواهد کرد.
نکتهای که باید به آن دقت کرد این است که ارزهای خارجیِ موجود در بازار که به عنوان مبنای ارزشگذاری واحد پولی کشوری خاص مورداستفاده قرار میگیرند، مانند شمش طلا دارای ارزش ذاتی نیستند و صرفاً یک برگه یا کاغذ هستند که دارای ارزش قراردادی هستند.
همان طور که در سطرهای قبل توضیح داده شد پول بدون پشتوانه ممکن است در مواقعی مانند رکود اقتصادی بتواند موجب تحرک اقتصاد شود؛ ولی وجه خطرناک آن بروز تورم است. بدون پشتوانه طلا یا چیزهای دیگر، واحدهای پولی به سرعت دچار تورم شده و ارزش خود را از دست میدهند.

دلیل از بین رفتن استاندارد طلا چیست؟
چرا استاندارد طلا از بین رفت؟
سیستم استاندارد طلا بعد از پایان جنگ جهانی اول رو به ضعیف شدن گذاشت و با شروع دهه 30 میلادی روند از بین رفتن این سیستم پشتوانهای شدت گرفت. بریتانیا به عنوان اولین کشور در همان سالها این استاندارد را کنار گذاشت و آمریکا نیز در این زمان با وقوع بحران مالی دهه سی مواجه شد و تحت فشار اقتصادی زیادی قرار گرفت. در 1933 رییس جمهور آمریکا «فرانکلین دی روزولت» که با یکی از عجیبترین بحرانهای مالیِ تاریخ تا به امروز، مواجه شده بود، طلاهای خصوصیای که متعلق به مردم بود و بر اساس آن رسیدِ معتبر دریافت کرده بودند، ملی اعلام کرد.
این کار باعث افزایش ذخیره طلا کشور آمریکا شد و آنها بحران مالی و جنگ جهانی دوم را پشت سر گذاشتند. با توجه به افزایش ذخایر طلای آمریکا، بعد از جنگ جهانی دیگر کشورها ترازهای بینالمللی خود را بر پایه ارزش دلار آمریکا تنظیم میکردند که این دلار نیز به وسیله ذخایر طلایی که ملی اعلام شده بود، پشتیبانی میشد.
دولت و بانک مرکزی آمریکا تعهد کرده بودند که داراییهای بانکهای مرکزیِ دیگر کشورها را در ازای هر اونس طلا، 35 دلار، پشتیبانی کنند. به دلیل نابسامانیهای اقتصادی، ذخایر طلا آمریکا افول کرد و بانک مرکزی این کشور توان تبدیل دلار به طلا را از دست داد. نهایتاً در سال 1972 «ریچارد نیکسون» رییس جمهور وقت آمریکا با اعلام اینکه این کشور دیگر ارز خود را به طلا تبدیل نخواهد کرد، به سیستم استاندارد طلا و پشتوانه طلا برای پولهای ملی پایان داد.
نکته مهم
مهمترین مزیتی که حاکم بودن این سیستمِ استاندارد به وجود آورده بود، عدم بروز تورم و نرخ ثابتِ تورم در طی چندین دهه بود. به غیر از دو برههی جنگهای جهانی اول و دوم که استاندارد کلاسیک طلا نادیده گرفته میشد و بانکهای مرکزی دولتهای درگیر جنگ نمیتوانستند مخارج جنگ را با توجه به محدودیتهای پولِ بر پایه طلا، پرداخت کنند، در دیگر سالیان قرن گذشته و تا اوایل قرن حاضر، این سیستمِ پشتوانهای باعث شده بود که نرخ تورم در حدود 1 درصد باقی بماند و تغییر و اختلاف قیمتها به ندرت در بازارهای کشورهای مختلف رخ دهد.
در نهایت نقلقولی از دکتر «آلن گرین اسپن» را بیان میکنیم که مفهوم کلی آن این چنین است: در نبود استاندارد طلا، هیچ راهی برای حفاظت از داراییها در مقابل توقیف شدن توسط تورم، وجود ندارد.
اگر از خواندن این مقاله رضایت داشتهاید توصیه میکنیم که مقاله عیار طلا چیست؟ توضیحاتی در خصوص عیار برای خرید طلا را نیز مورد مطالعه قرار دهید.